تحولات عمده در محیط کسب و کار، مثل جهانی شدن و سرعت بالای تغییرات در فناوری، باعث افزایش رقابت و دشواری مدیریت در سازمانها گردیده است. در محیط های پیچیده، سازمانها نیازمند مدیرانی هستند که این پیچیدگیهای ذاتی را در زمان تصمیمگیری های مهمشان لحاظ و تفکیک کنند. مدیریت ریسک موثر که بر مبنای اصول مفهومی معتبر قرار دارد، بخش مهمی از این فرآیند تصمیمگیری را تشکیل میدهد(تاری وردی و همکاران، 1391). در اقتصادهای توسعه یافته اهمیت و نقش مدیریت ریسک در تحقق هدفهای سازمانی به خوبی شناخته شده و بدرستی از دستاوردهای آن بهره گرفته میشود. در حالی که در بیشتر کشورهای در حال توسعه این شناخت هنوز به وجود نیامده است و خسارتهای چشمگیری در نتیجه نبود سیستمهای مدیریت ریسک وارد آمده است. مدیران در تمامی سازمانها با ریسک سروکار دارند(فارغ، 1393). میتوان گفت که مدیریت ریسک، فرآیند شناسایی، ارزیابی و انجام اقدامات کنترلی و اصلاح ریسکهای اتفاقی بالقوهای است که مشخصا پیشامدهای ممکن آن، خسارت یا عدم تغییر در وضع موجود میباشد. مدیریت ریسک واحد تجاری، ریسک را مدیریت میکند تا اطمینان قابل قبولی برای دستیابی به اهداف تجاری را فراهم آورد.
مدیریت اثربخش ریسک، از رویکردهای جدیدی است که برای بهبود عملکرد سازمانها در شرایط عدم اطمینان محیطی استفاده میشود. مدیریت اثربخش ریسک به معنی کاربرد نظاممند سیاستهای مدیریتی، رویهها و فرایندهای مربوط به فعالیتهای تحلیل، ارزیابی و کنترل ریسک است(عسگر نژاد و امکانی، 1396). تمرکز مدیریت در سطوح بالای سازمان در اکثر اوقات روی علل وقوع ریسک است. مدیریت، ریسک سرمایه گذاری داراییهای سازمانی را در مقابل بازگشت بالقوه آن سرمایه گذاری تعدیل میکند و با ملاحظات استراتژیک، ریسک را در فعالیتهای پورتفوی سازمان و سرمایه گذاریها، مدیریت میکند. اقدامات مربوط به آزادسازی بازار، جهانی شدن، و از طرف دیگر افزایش رقابت، و تنوع گرایی، شرکتها را در معرض چالشها و خطرات فراوانی قرار داده است. به نوعی که شرایط جدید مستلزم نوآوری مداوم در روشهای موجود برای مدیریت شرکتها و ریسکهای مرتبط با آن است، تا بتوان در محیط رقابتی از مزیتهای لازم برخوردار بود. از سوی دیگر شرکتهایی که با فشار مالی رو به رو هستند قادر به تامین وجوه مورد نیاز برای همه سرمایه گذاریهای مطلوب نیستند. عدم توانایی در تامین وجوه مورد نیاز، از ناتوانی مدیران مالی در مدیریت داراییهای نقد ناشی میشود. از طرف دیگر ارتباط صحیح بین نظامهای تولیدی و مالی در هر کشوری از مهم ترین عوامل توسعه و رشد اقتصادی محسوب خواهد شد. بانکها بعنوان بخش اصلی نظام مالی نقش اصلی را در تامین مالی بخشهای تجاری، تولیدی، مصرفی و حتی دولتی به عهده خواهد داشت(آدم و همکارا[1]، 2015).
در جوامع دانشمحور کنونی، بازده سرمایه فکری بکار گرفتهشده بسیار بیشتر از بازده سرمایههای مالی به کار گرفتهشده، اهمیت یافته است(بونتیس[2]، 2016). این به آن معناست که در آینده در مقایسه با سرمایههای فکری، نقش و اهمیت سرمایههای مالی در تعیین قابلیت سودآوری پایدار، کاهش چشمگیری خواهد یافت. این موضوع موجب ایجاد فاصله بین ارزش واقعی شرکتها و سازمانها با آنچه که در محاسبات حسابداری سنتی اعمال میگردد، شده است(شمس و خلیلی، 1390). سرمایه فکری شامل دانش، مهارت، ارتباطات و سایر زیرمجموعههای تشکیل دهنده آن باشد که به عنوان یک عامل اصلی و کلیدی در برتری و حفظ مزیت رقابتی شرکتها شناخته میشود و بسیاری از پژوهشگران معتقدند که نقش سرمایه فکری به عنوان منبع اصلی مزیت رقابتی سازمان ها روز به روز بیشتر میشود(مولون[3]، 2017). با توجه به موارد فوق، شناسایی، ارزش گذاری و مدیریت سرمایه فکری به امری بسیار مهم و حیاتی برای شرکت ها تبدیل شد. مدیران باید از میزان سرمایه فکری موجود در شرکت آگاهی داشته باشند تا بتوانند سرمایه فکری شرکت را به نحو مطلوب مدیریت کنند. استفاده کنندگان از صورتهای مالی نیز باید از میزان سرمایه فکری شرکت آگاهی داشته باشند تا بتوانند آینده شرکت را پیش بینی و تصمیمهای آگاهانه ای اتخاذ نمایند. پس شناسایی و ارزش گذاری درست و صحیح سرمایه فکری شرکتها هم برای مدیران و هم برای استفاده کنندگان از صورتهای مالی، امری ضروری هستند که روز به روز بر اهمیت آن افزوده میشود(عبدالرحمانی، 2010).
اگر ریسک به خوبی مدیریت نشود، نه فقط به زیانهای مالی، بلکه به ورشکستگی بانک یا آن موسسه سرمایه گذار منجر میشود. با گسترش استفاده از فناوری اطلاعات در سالهای اخیر اهمیت این ریسک بسیار برجسته شده است. هدف از انجام هر فعالیتی در هر واحد تجاری، دستیابی به بالاترین سطح اثربخشی و کارایی میباشد که در اصطلاح به آن عملکرد گفته میشود. برای تحقق این هدف، میبایست تلاشها را به کار گرفت که یکی از این راهکارها، مدیریت ریسک واحد تجاری میباشد(کرتز و بون، 2012). مدیریت ریسک فرآیند ارزیابی ریسک و طراحی استراتژیهایی برای شناخت ریسک است. محققان اعتقاد دارند که مدیریت ریسک سازمان، رویکرد وسیع تری را برای مدیریت ریسک در مقایسه با جنبه سنتی آن ایجاد میکند. با پذیرش رویکرد سیستماتیک و مطابق با مدیریت همه ریسکهای پیشروی یک سازمان، مدیریت ریسک سازمان برای کاهش ریسک کلی ورشکستگی شرکت و همچنین برای افزایش عملکرد و در نهایت افزایش ارزش شرکت ضروری است. از اینرو تحقیق حاضر بدنبال این است که آیا بین مدیریت ریسک و عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با توجه به نقش میانجی گر سرمایه فکری(IC) رابطه دارد؟
با توجه به آزمونهای آماری و تحلیل همبستگی و رگرسیون انجام شده نتایج حاکی از این است که بین ضریب سرمایه فکری با عملکرد شرکت ها رابطه مثبت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر تغییر در ضریب سرمایه فکری در شرکتها تأثیری مستقیم بر عملکرد شرکت ها دارد.
دانيل زيگال و آنيس مالول (2010)، در تحقيق خود بیان نمود که رابطه مثبت و معنادار بين سرمايه فكري و معيارهاي عملکرد شركت بوده است. همچنین محققان دیگر از قبیل الکا برامهنکار (2007)، تان پلومن (2007)، يانگچووديگران (2006)، گارسياومارتينز(2007)، رودزوميهاليك (2007)، زارع(1388)، اصغر نژاد (1387)، شیوا شهریاری (1386) و غیره نیز در تحقیقات خود رابطه مثبت و معناداری را برای اجزا سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها بیان نمودند. اما در برخی تحقیقات دیگر مانند تحقیق منوریان و دیگران (1385) که بیان نمود که بین اجزای سرمایه فکری روابط متقابل نسبتاً قوی وجود داشته است ولی این سرمایه ها هیچگونه تأثیری بر روی عملکرد سازمانی شعب بانک ملت استان تهران نداشته است. همچنین در تحقیق زارع (1388) رابطه بين سرمايه ساختاري و عملكرد شركتهای رابطه معنادار وجود نداشت.
با توجه به نتایج حاضر سرمایه فکری می تواند تأثیر مهمی بر عملکرد در شرکتها داشته باشد لذا مدیران شرکتها می توانند با تقویت و رونق اجزا سرمایه فکری خود سبب افزایش این نسبت ها و در نهایت عملکرد شرکتها شوند. همچنین در دهه اخیرشرکت ها، توجه ویژه ای را برای اندازه گیری سرمایه های فکری برای ارائه گزارش به طرف های ذینفع ابراز کرده و در پی یافتن روشی برای ارزیابی دارایی های ناملموس داخلی و استخراج ارزش نا محسوس در سازمانها می باشند. در حقیقت سرمایه فکری یک مدل جدید کاملی را برای مشاهده ارزش واقعی سازمانها فراهم می آورد و با استفاده از آن می توان عملکرد و ارزش آتی شرکت را نیز محاسبه نمود.
فاطیما جلیلی – کارشناس ارشد مدیریت مالی – مدیرمالی شرکت آفتاب تجارت سامان